تعدادشون معمولا بالای سه نفر هست ..اکثرا هم لاغر مردنی هستند ....مکانشون هم هر جایی میتونه باشه ....از سر کوچه گرفته تا سوپری سر محل ....و پارک و قهوه خونه .....وسایل همراه شون هم معمولا یه پاکت سیگار اولترا لایت و مگنا سفید و یا ماربرو بلند ...یک عدد فندک ....یه موبایل با خط ایرانسل ......یه موتور ......یه چاقو .....و هزارو دویست تومان هم پول نقد ........................سن شون هم از شانزده سال شروع میشه تا بیست وپنج سال ........... صبح معمولا زود تر از ساعت یازده از خواب پا نمیشن .......وقتی هم پا میشن شکم خالی میرن یه نخ سیگار میکشن .........تا ساعت های دو بعد اظهر زیر افتاب با موتور چرخ میزنن تا شاید یه دختر بخت برگشته ای رو پیدا کنن و یه شماره بهش بدن .....معمولا هم چیزی گیرشون نمیاد چون اون موقع از ظهر هیچ کس جز خودشون تو کوچه ها نیستند .........دورو بر ساعت دو سر وکله شون تو خونه پیدا میشه ....اونهم از فرط گرسنگی میان خونه ..............به محض اینکه نهار رو خوردن ......میرن از تو یه سوراخ که فقط خودشون جاش رو بلدند قلیون رو بر میدارن و بقیه رو خبر میکنند و تو تون دو سیب و یا پرتغال و یا ادامس رو دود میکنند و تا ساعت های پنج و شیش غروب ...در حالی که موتور هاشون زیر یه درخت تو پارک محله پارک کردند ....میشینند و انواع اقسام چاخان ها رو هم میکنند ..........از رشادت