الا ای عینک زیبا کجایی کجایی؟؟؟////رفیق لحظه های من کجایی کجایی؟؟؟
چه چشمی زد به تو حیران شدی یو!////شکست آن شیشه ات ویران شدی تو!
تو با چشمان من چون یار بودی!!!/////و عالم چون تو رفتی تار بودی!!!
چو بودی پیش من، قدر تو را دانسته بودم؟////خدا داند تو آن شب که شکستی خسته بودم
گذاشتم من تو را پیش خودم تا ////به هوش آیم نبینم دو تا دو تا
یکی رد می شد از آن خط قرمز //// و زد بر تو بدون خط ترمز!!!!!
بمیرم چشم دوم له شدی تو!!! //// کج و کوله، چپ و چوله شدی تو
وفا کردی، صفا دادی و دیدی تو جفا را //// چنان پیچ و خمت دادند که دیدی تو قفا را
تو ای چشمان ساده ! بی افاده ///// بیا برگرد و بر چشمم !صفا ده
عزیز من، دو چشم من، تمام هستی دنیا ////چرا بی من تو رفتی و نماندی اندر این دنیا
تو بودی که به هر چیزی جلا دادی //// تو رفتی و به جان ما بلا دادی!!
بی تو دیدم رخ در آن آیینه زیبا //// و گویی من ندارم آن دو گوش و بینی تیبا
به جای گل خریدم دسته ای کاهو //// به جای اسب،! سوار بی زبان آهو
عیادت کردم آن دوست مریضم را به بالین //// الا چشما شنو این قصه را بر خود ببالین
سلامش کردمو رفتم به احوال؟؟؟ ///// چرا گشتی عزیزم تو بدین حال !!!
که نا گه سایه ای از دور پیدا ///// چنان خندید بر ریشم هویدا!!
که تو با بستر من حرف! ،،گفتی!!! //// بگو از جای من، حرفم شنفتی؟؟
خلاصه زندیگیم بی تو خَلاصه //// کت و شلوار هم بی تو پلاسه
خریدم من به یاد تو دو چشم نو ///// سیاه است قاب چشمانم و آنهم بر عزای تو
توبودی من جوان بودم و این نو کرده است پیرم///و بی تو من جوان پیری ام، کز زندگی سیرم
چقدرسخت است بگیرم من به چشمان جدیدم خو//توداشتی دسته ای باریک وافسونگر بسان قو!!
" شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد!!!! " //// " فریبنده زاد و فریبا بمیرد!!!! "
" شب مرگ آید نشیند به موجی؟؟ " //// " رود گوشه ای دور و تنها بمیرد !!"
ولی افسوس در آن موج موهایم //// در آن تاریکی دریای موهایم !!!
ندیدی جای دنجی تا بمیری تو //// در آن گوشه غزل خوانی و آید صبح! بمیری تو